روش های تشخیصی:
وقتی پزشکان مشکوک میشوند که فردی مبتلا به عارضه بیاشتهایی عصبی است، مشخصاً آزمایشات و تستهای بسیاری انجام میدهند تا با کمک این آزمایشات، با دقت بیشتری به تشخیص بیماری برسند، و همچنین هرگونه عوارض مرتبط با آن را بررسی کنند و جلوی آن را بگیرند.
این آزمایشات عموماً شامل موارد زیر است:
- معاینات بدنی: این معاینات شامل اندازهگیری قد و وزن، بررسی علائم حیاتی مثل ضربان قلب، اندازهگیری فشار خون و درجه حرارت بدن، بررسی و ارزیابی پوست و ناخنها از جهت خشکی و یا سایر مشکلات، گوش دادن به صدای قلب و ششها و معاینه شکم میباشد.
- تستهای آزمایشگاهی: این آزمایشات ممکن است شامل شمارش کامل سلولهای خونی (CBC) و سایر آزمایشات اختصاصی خون جهت بررسی سطح الکترولیتها و پروتئین، و نیز بررسی کارایی کبد، کلیه و تیروئید شما باشد. یک آزمایش ادرار نیز ممکن است انجام گیرد.
- ارزیابی روحی روانی: پزشک یا روانپزشک از شما درباره افکار، احساسات، و عادات تغذیهای شما خواهد پرسید. همچنین ممکن است از شما خواسته شود پرسشنامههای خودارزیابی روحی، روانی را کامل نمایید.
- بررسیهای دیگر: ممکن است عکسبرداری به روش اشعه ایکس برای بررسی و ارزیابی شکستگیهای استخوانی، ذاتالریه(پنومونی)، یا مشکلات قلبی، انجام گیرد. از الکتروکاردیوگرام (ثبت ضربان قلب بهوسیله برق)، نیز میتوان برای جستجو و بررسی نامنظمیهای قلبی و اختلالات قلبی استفاده کرد. آزمایش تراکم استخوان ممکن است جهت ارزیابی و بررسی سلامت استخوانهای شما انجام شود. این امکان نیز وجود دارد که آزمایشاتی جهت تعیین مقدار انرژی (کالری) که بدن شما استفاده میکند انجام شود، که میتواند در برنامهریزی نیازها و احتیاجات تغذیهای شما کمککننده باشد.
معیارهای تشخیص بیاشتهایی عصبی:
برای اینکه عارضه بیاشتهایی عصبی در شما تشخیص داده شود، شرایط شما باید با یکسری معیارهایی که در دستورالعمل تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) جمع آوری شده است، مطابقت داشته باشد.
معیارهای تشخیصی DSM جهت بیاشتهایی عصبی عبارتند از:
- امتناع و خودداری از حفظ و نگهداری وزن بدن در حداقل میزان وزن طبیعی و یا بالاتر از آن که متناسب با سن و قد فرد باشد.
- ترس شدید و فراوان از افزایش وزن یا چاق شدن، مگر اینکه دچارکاهش وزن باشید.
- انکار شدید و جدی در مورد پایین بودن وزن خود، و یا وجود یک تصویر ذهنی تحریف شده از شکل ظاهری و اندام خود.
- در زنانی که عادت ماهانه در آنها شروع شده است، قطع آن حداقل برای سه دوره پیاپی و متوالی.
برخی از متخصصین رشته پزشکی، بر این باورند که ممکن است این معیارها خیلی سختگیرانه باشد و نشانهها و علائم را در بعضی از افراد، به درستی منعکس نمیسازد. ممکن است بعضی از افراد تمامی این معیارهای تشخیصی را نداشته باشند، اما هنوز مبتلا به عارضه اختلال مربوط به غذا خوردن باشند، و نیاز به کمک تخصصی داشته باشند.
روش های درمانی:
وقتی شما مبتلا به عارضه بیاشتهایی عصبی هستید، این امکان وجود دارد که نیاز به چندین نوع درمان داشته باشید. اگر حیات و زندگی شما در معرض خطر جدی است، ممکن است جهت مسائلی از قبیل اختلال در ضربان قلب، کمآبی (دهیدراتاسیون)، عدم توازن الکترولیتی و یا مشکلات روانپزشکی، نیاز به درمان داشته باشید.
در اینجا نگاهی میاندازیم به آنچه که عموماً در درمان افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی اعمال میشود:
- مراقبت پزشکی: به علت وجود مجموعهای از عوارضی که بیاشتهایی عصبی باعث بروز آنها میشود، این امکان وجود دارد که شما نیاز به مراقبت و نظارتهای زودبهزود و مکرر در زمینه علائم حیاتی، سطح آب و الکترولیتهای بدن، و نیز شرایط و وضعیت جسمانی مرتبط با آن داشته باشید. در موارد حاد و شدید، ممکن است افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی، در ابتدا نیاز به تغذیه از راه لولهای که در بینی آنها قرار داده میشود و تا معده آنها امتداد مییابد، داشته باشند( لوله بینی معدی). ممکن است پزشکی که در رابطه با کمکهای اولیه فعالیت میکند، شخصی باشد که مراقبت پزشکی را با سایر متخصصین درگیردر حوزه درمان و سلامت هماهنگ میسازد. گاهی اوقات، این یک روانپزشک میباشد که وظیفه هماهنگ نمودن مراقبت را بر عهده دارد.
- بازگشت به وزن سلامت: اولین هدف در درمان، بازگشت به وزن سلامت(وزنی که در آن احساس سلامتی میکنید) میباشد. شما بدون بازگشت به وزن مناسب و یادگیری رژیم غذایی مناسب، نمیتوانید از یک اختلال مرتبط با غذا خوردن بهبودی یابید. یک روانشناس میتواند برای پرورش روشهای رفتاری و کمک به شما برای بازگشت به وزنی که در آن احساس سلامتی کنید با شما تمرین کند. یک کارشناس تغذیه میتواند راهنماهایی را در مورد رژیم غذایی سالم، شامل تهیه برنامههای غذایی مشخص و نیازهای کالریکی پیشنهاد دهد که به شما کمک خواهد کرد تا به اهدافی که در مورد وزن خود دارید برسید. خانواده شما نیز احتمالاً درگیر کمک به شما در حفظ و برقراری عادات تغذیهای سالم خواهند شد.
رواندرمانی:
درمان فردی، درمان بر مبنای خانواده و درمان گروهی، همه این موارد سودمند خواهند بود:
- درمان فردی: این نوع از درمان به شما کمک میکند تا با رفتار و افکاری که در بیاشتهایی عصبی سهیم هستند، برخورد صحیحی داشته باشید و بر آنها غلبه نمایید. میتوانید اعتماد به نفس بهتر و سالمتری به دست آورده و راههای مثبتی جهت غلبه بر اضطراب و سایر احساسات ناخوشایند شدید، یاد بگیرید. عموماً، نوعی از درمان که درمان رفتاری شناختی (CBT) نامیده میشود، استفاده میشود. ممکن است درمان در همان روزی که برنامه درمان مقرر گردیده، صورت بگیرد، اما در بعضی موارد، ممکن است بخشی از درمان در یک بیمارستان وابسته به روانپزشکی انجام شود.
- درمان بر مبنای خانواده: این نوع از درمان با این فرض شروع میشود که فرد مبتلا به اختلال مرتبط با غذا خوردن، دیگر قادر به تصمیمگیری درست و قاطع بابت سلامتی خود نیست، و به کمک خانواده خود نیاز دارد. بخش مهمی از درمان بر مبنای خانواده، این است که خانواده درگیردر این مساله، مطمئن و خاطرجمع باشد که فرد از الگوهای صحیح و سالم غذایی، پیروی میکند. این نوع از درمان، میتواند به حل مشکلات و کشمکشهای خانوادگی کمک کند و حمایتهای اعضاء دلسوز خانواده را یکجا جمع کند. درمان بر مبنای خانواده، خصوصاً برای بچههای مبتلا به بیاشتهایی عصبی، که هنوز در خانه و با خانواده زندگی میکنند، میتواند مهم باشد.
- درمان گروهی: این نوع از درمان، راهی را پیش روی شما قرار میدهد تا با افراد دیگری که مبتلا به اختلالات مرتبط با غذا خوردن هستند، ارتباط برقرار کنید. گاهیاوقات، گروههای حمایتی غیررسمی، نیز میتوانند مفید و کمک کننده باشند. هر چند باید دقت داشته باشید که این گروههای غیررسمی از تیمهای تخصصی سلامت روانی، خط نگیرند. در مورد بعضی از افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی، ارتباط با گروههای حمایتی ممکن است منجر به رقابتی شود که فرد بخواهد در آن به عنوان لاغرترین فرد گروه شناخته شود.
بستری شدن در بیمارستان:
ممکن است در مواردی که دچار عوارض و مشکلات جدی پزشکی شدهاید، یا در مواردی که فوریتهای روانپزشکی ایجاب میکند، و یا در موارد سوءتغذیه شدید و امتناع و خودداری اکید از غذا خوردن، نیاز به بستری شدن بیمارستانی باشد. ممکن است بستری شدن در بیمارستان، در یک بخش پزشکی و یا روانپزشکی صورت بگیرد. بعضی از درمانگاهها در درمان افراد با اختلالات مرتبط به غذا خوردن تخصصی هستند. این امکان وجود دارد که بعضی از آنها به جای بستری کردن بیماران، برنامههای روزانه، را پیشنهاد نمایند. برنامههای تخصصی مربوط به اختلالات مرتبط با غذا خوردن، ممکن است درمانهای فشردهتر وشدیدتری را در مدت زمان طولانیتری پیشنهاد دهند. همچنین، حتی پس از اتمام دوره بستری، درمانهای مداوم و آموزشهای تغذیهای برای ادامه بهبود بسیار حائز اهمیت است.
چالشهای موجود در درمان بیاشتهایی عصبی:
بعضی از موارد بیاشتهایی عصبی، می تواند بسیار شدید باشد. ممکن است در موارد خفیفتر، زمان کمتری برای درمان و بهبود نیاز باشد. یکی از بزرگترین چالشهایی که در درمان بیاشتهایی عصبی با آن مواجه میشویم، عدم پذیرش درمان از سوی افراد مبتلا به آن است. این امکان وجود دارد که آنها فکر کنند نیاز به درمان ندارند یا اینکه نسبت به افزایش وزن خود حساسیت نشان دهند. اساساً بعضی از افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی، آن را یک بیماری نمیبینند، و در عوض آن را به عنوان انتخابی در روش و سبک زندگی خود قلمداد میکنند.
حتی اگر شما تمایل به بهبود داشته باشید، غلبه بر کشش و جاذبه بیاشتهایی عصبی، میتواند امری سخت و مشکل باشد. بیاشتهایی عصبی، اغلب یک نبرد مداوم، همیشگی و مادامالعمر است. گرچه ممکن است علائم و نشانههای آن فروکش کند، اما همچنان شما آسیب پذیر باقی خواهید ماند، و ممکن است در طول دوره استرس و فشار روانی زیاد و یا در موقعیتهای حساس، برگشت و عود مجدد این بیماری را داشته باشید. برای مثال، ممکن است علائم و نشانههای بیاشتهایی عصبی، در طول دوران بارداری از بین بروند، البته تا زمانی که کودک شما به دنیا بیاید. درمانهای مداوم و یا ملاقاتهای دورهای، در طول زمانهایی که استرس و فشار روانی وجود دارد، میتواند کمککننده و سودبخش باشد.