نقش اعتماد به نفس در موفقیت فردی و اجتماعی/انگیزه روانی عامل غلبه بر بسیاری از مشکلات مادی
اعتماد به نفس به این معنی است که فرد احساس کند می تواند در برابر دشواری ها مقاومت یا بر آنها غلبه پیدا کند و به نتیجه دلخواه برسد.در صورتی که این روحیه در کودک و نوجوان به وجود آید به طور قطع بعدها از رقابت نمی هراسد و توان خود را با اعتماد برای رسیدن به مقصود مورد استفاده قرار می دهد. حال اگر اعتماد به نفس وجود نداشته باشد اصولا کودک؛ نوجوان یا فرد بزرگسالی که بدون اعتماد به نفس وارد عرصه زندگی شده است خود را شایسته رقابت نمی بیند بنابراین از ابتدا شکست را می پذیرد و به گوشه ای می رود. بنابراین چه بسیار استعدادها و توانمندی ها که به دلیل فقدان اعتماد به نفس از دست رفته است.پس برای داشتن اعتماد به نفس باید روحیه خود باوری از ابتدا توسط افراد بزرگتر، والدین، مربیان و بزرگان جامعه برای کودکان نیز تکرار شود. برای نمونه زمانی که کودک برای نخستین بار واژه ای را هر چند با تلفظ نا درست تکرار می کند والدین وی را مورد تمسخر قرار نمی دهند و نمی گویند که" نمی خواهد حرف بزنی تو بلد نیستی".بلکه او را به دلیل کوشش در جهت بیان یک واژه نو مورد تأیید قرار می دهند و واژه را با وی تا اندازه ای تکرار می کنند که به خوبی بیآموزد. در مدرسه نیز آموزگاری که توانمندی های شاگردان را تقویت می کند سبب تقویت روحیه خودباروری در آنها می شود. اما آموزگاری که به طور مرتب نکات ضعف را مورد اشاره قرار می دهد در دانش آموز این احساس را پدید می آورد که "من هیچ چیز نمی دانم "و زمانی که این رفتار آموزگار تکرار شد به این نتیجه می رسد که "من هرچقدر هم کوشش کنم به نتیجه نخواهم رسید". بنابراین دانش آموزدست از کوشش برای آموختن درس نیز بر می دارد.در محیط دانشگاه هم اگر استاد به جای توجه به توانمندی هایی که در دانشجویان وجود دارد و بدون توجه به توانمندهای موجود در محیط علمی کشور از فقدان و نارسایی و کمبود و نبودن انگیزه صحبت کند و علم را منحصر به آن چیزی بداند که از کشورهای غربی به جاهای دیگر منتشر می شود بدیهی است که فقط روحیه حقارت در دانشجویان خود را تقویت می کند و آنان را به جای آن که بتوانند از آفرینش فکری و تلاش و کوشش خود برای ایجاد وضعیت های نوین استفاده کنند به خمودگی و انزوا می کشاند. بنابراین بسیار مهم است که در سطح دانشگاه استادان به آنچه که داشته ایم، داریم و توانسته ایم انجام دهیم نیز توجه داشته باشند. برخی از افراد می گویند صحبت از افتخارات گذشته چه فایده ای دارد در حالی که جهان به سرعت در حال پیشرفت است؛ فایده صحبت از افتخارات گذشته این است که در فرد نوجوان و دانشجو این احساس را به وجود می آورد که اگر ما در گذشته توانسته ایم کارهای خوب انجام دهیم پس این توانایی را داریم که امروز هم آنها را تکرار کنیم. در واقع نوعی هویت علمی و گروهی مثبت برای دانشجو فراهم می آورد تا بتواند کار خود را به خوبی پیش برد. در سطح کلان اجتماعی هم دیدگاه سیاست گذاران بسیار مهم است. یعنی اگر سیاست مداران مرتب از این صحبت کنند که ما نمی توانیم چیزی بسازیم و رقابت کنیم پس این دیدگاه در ذهن دانشجو نیز نهادینه می شود و به این نتیجه می رسد که علم یک مسئله غربی است و ما فقط می توانیم مقلد باشیم. درچنین شرایطی حتی اگر دانشجویی احساس کند که توان علمی لازم را دارد با خود می گوید لابد دراین مملکت به من توجهی نمی شود و کعبه آمال خود را در کشورهای غربی خواهد دید.به این جهت توصیه به پدران و مادران، مربیان مدرسه و معلمان، استادان دانشگاه و به ویژه سیاست مداران این است که به این نکته مهم توجه نمایند که با تقویت روحیه خودباوری؛ با توجه و تمرکز بر نقاط مثبت واقعی که در مردم و کشور ایران وجود دارد می توان کارهای بزرگی انجام داد.در واقع انگیزه روانی می تواند بر بسیاری از مشکلات مادی هم غلبه کند.اما اگر انگیزه وجود نداشت و این احساس به وجود آمد که ما نمی توانیم در آن صورت نباید انتظار رشد و شکوفایی را هم داشت.
منبع:
http://shafaonline.ir
تذکر مهم شما نمی توانید با تکیه بر مطالبی که در سایت e پزشک منتشر می شود مبادرت به خود درمانی کنید.